۱۳۸۶ خرداد ۱۴, دوشنبه

( نامه به ديدبان حقوق بشر فعال در ايران از طرف يك فرهنگي )



سلام و احترامات فراوان
اين نامه را با دلي آكنده از خشم و درد و فرياد به نمايندگي از طرف جامعة فرهنگيان ايران برايتان مينويسم.
نميدانم تا چه ميزان در جريان وقايع روز فرهنگيان و دانشگاهها و مدارس ... هستيد و نميدانم آيا در ميان انبوه فعاليتهايي كه در حيطة مسؤليتهاي شما ميگنجد جايي هم براي فريادهاي در گلو خفه شدة ايرانيان وجود دارد يا نه !
اجازه بدهيد اذعان كنم اوضاع ايران/ دانشگاهها /مدارس و.. به قدري بغرنج شده که به اتاق گازي شبيه است كه هر لحظه احتمال انفجار آن مي رود. پرواضح است كه تا همين حالا هم جامعة فرهنگيان آزادي خواه از خود خويشتنداري نشان داده اند که ماجرا شکل وخيمي به خود نگرفته است؛ وگرنه نيمي از آن چه تا به حال بر سر ما فرهنگيان آورده اند کافي بود تاغائله اي به پا شود و کار از کنترل خارج شود.
با اين حال معلوم نيست خويشتنداري ما تا چه زماني ادامه خواهد يافت. احضار فعالين فرهنگي به دادگاهها (البته اگر بشود نامش را دادگاه گذاشت ! ) در روزهاي اخير به حد بي سابقه اي رسيده، تعداد معلمين و اساتيد ممنوع الورود به مدارس و دانشگاهها از
تعداد انگشتان دست خارج شده، ضرب و شتم فرهنگيان توسط نيروهاي لباس شخصي شأن و منزلت صحن مقدس دانشگاه و مدرسه را زير علامت سؤال برده است و شما به اين سوال پاسخ دهيد كه روي اين كرة خاكي, در فرهنگ و تمدن كدام سرزمين چنين برخوردهاي تاتار مآبانه اي با جامعة فرهنگي اعمال ميشود؟!

جناب آقاي ... مسؤل محترم ديدبان حقوق بشر
اينك زماني است كه درد از مرز طاقت گذشته, دور جديد اعمال فشارها از طرف سردمداران حكومت قدرت طلب ايران بر حجم نارضايتي ها افزوده، تعرض به فرهنگيان و ضرب و شتم شديد آن ها، خيلي ها را آمادة انتقام کرده است. گويا سركوب و حبس و شكنجة فعالين سياسي و دانشجويي در حكومت اقتدار طلب حاكم بر ايران پاياني ندارد و هميشه بايد عده اي در غل و زنجير و شكنجه باشند تا مفتشان اطلاعاتي و زندانبانان بهانه اي براي سرگرمي و اشتغال داشته باشند و اين بار قرعه به نام فرهنگيان فرهيختة اين سرزمين زخم خورده درآمده كه قرباني تنگ نظري و كج انديشي هاي اربابان قدرت شوند .
هجوم عملة ‌ارتجاع حاکم به محيط آزاد و آگاه فرهنگي كشور تمامي ندارد. حمله‌هاي تاتارمآبانه به دستور مستبدين حاکم که توسط عاملين آنها به هماهنگي نهاد رهبري و قلدرمآبي چوب و چماق‌داران بسيج روي مي‌دهد، تلاشي است مذبوحانه براي خاموشي صداي آزادي‌خواهي و نه به وضعيت موجود .
در اخبار روز ميشنويم كه وضعيت در دانشگاهها تا چه حد حاد شده است و اين اخبار نشان دهندة اين است که قشر آگاه و پيشتاز دانشجو و فرهنگي آستانة تحملشان ديگر لبريز شده و از اين پس احتمال بروز هر اتفاقي را بايد داد. سير وقايع و انباشت نارضايتي ها به حدي است که در صورت ادامة فشارها اين تحصنها گامهاي جدي تري به پيش بگذارند و فريادها ديگربه پشت ديوارهاي مدرسه و دانشگاه ختم نشود !
هر چه که هست اوضاع در ايران بسيار بحراني است و بايد در انتظار روزهاي پربرخوردي از جانب قشر پيشتاز بود.
مسئولين نظام حاكم, با گذشت 28 سال از تشكيل حكومت و وضع قانون اساسي هنوز بر خلاف اصول قانوني كه خود نگاشته اند به تفتيش عقيده پرداخته و آزادي هاي مدني شهروندان را محدود و سلب مي كنند.
زندانيان سياسي ايران و همكاران دستگير شده و ربوده شدة ما به ناكجا آبادها برده شده اند .آنها در شرايط سختي به سر مي برند و از حق دسترسي آزادانه به وکيل محروم هستند و همچنين از ملاقات و تماس تلفني متعارف ساير زندانيان نيز برخوردار نيستند.
به راستي ميباست وجدان بشر دوستانة خود را در مقابل اين پرسش قرار داد كه به كدامين گناه نابخشودني و بر اساس كدام ماده از مواد درج شده در اعلامية حقوق بشر رفتارهايي اين گونه قرون وسطايي بر عليه مردم اين آب و خاك اعمال ميشود؟
آيا اين گناه و جرم است كه بر اساس حقوق شهروندي خود به فعاليت هاي مدني مسالمت آميز پرداخته اند و فعاليتهاي آنان همه به صورت علني بوده و صرفا عقايد سياسي و فرهنگي خود را بيان داشته اند ؟؟؟
جناب آقاي ....
شما واقفيد كه بازداشت موقت و حضور طولاني مدت در سلول هاي انفرادي وجاهت قانوني و اخلاقي ندارد. و اين اعمال توهيني بيش به حقوق مدني يك شهروند نيست. از آنجايي که تمديد بازداشت موقت و حضور در سلول انفرادي براي اتهامات سياسي مغاير با موازين قانوني و اعلاميه جهاني حقوق بشر است و عملکرد دستگاه قضايي برخوردي جدي را به ذهن متبادر مي کند
ما معتقديم كه:
” فرياد زدن براي احقاق حقوق به يغما رفته جرم نيست بلكه به زمين كشيدن نعش آزادي جرم و گناه است “
و جامعة بيدار فرهنگي ايران هرگز نخواهد گذاشت كه شب نهادان استبداد با چوب اقتدار پوشالي خود به بهانه‌هاي واهي گاه و بي گاه به سر و تنمان فرود آيند. آنها بايد خيال سر به زير نشستن و دست به سينه بودن در برابر نيزه‌هاي اختناق را از سر بيرون کنند
همچنين به دست اندر كاران پرورش چنين چماقداري هايي هشدار مي‌دهيم که ايجاد هرگونه مانع در مقابل حرکت‌هاي مدني علي‌الخصوص جنبش فرهنگي نه تنها نقاط ضعف بي‌شمارشان را نمي‌پوشاند، بلکه موجب استواري و انسجام هر چه بيشتر جامعة انديشمند فرهنگي در سرتاسر کشور و نزديکي بيشتر همة جنبش‌هاي حق طلب، اعم از جنبش زنان، معلمان و کارگران مي گردد

بعد از بيانات فوق تاكيد ميكنم كه جامعة فرهنگي ايران ضمن ابراز نگراني شديد خود نسبت به وضعيت موجود هشدار ميدهد , چنانچه با اختناق ديکتاتوري حاكم بر سرزمين ما برخورد جدي نشود نه تنها تحصنها و اعتصابات را گسترش داده بلكه آتش زيرخاكستر قيام را در بين دانش آموزان و دانشجويان و جوانان شعله ور خواهيم كرد و ايستادگي ما در مقابل مصلوب كردن واژة مقدس آزادي پايان نخواهد داشت
hrwaiiran@gmail.com با تماس بگیرید و خبر های خود را اطلاع دهید