۱۳۸۶ تیر ۸, جمعه

گزارش هايي تصويری از درگيری های تهران

همان طور که وعده داده بودیم فلیم ها یی از درگیری های شدید تهران را در زیر مشاهده می کنید گزارش های رسیده از گزارشگران سازمان دیدبان حقوق بشر فعال در ایران خبر از آن می دهد در بامداد 5 شنبه با وجود حضور ماموران امنیتی بسیار باز هم شاهد آتش سوزی ها پمب بنزین هایی در تهران بودیم گفتنی است در 188 پمپ بنزین تهران ماموران امنیتی حضور دارند که تعداد آن ها در بعضی از مناطق مانند پونک تهران پارس در پمپ بنزین ها به حدود 50 نفر هم می رسد که همه ی آن ها مسلح به باتوم گاز اشک آور اسلحه گرم می باشند. ماموران لباس شخصی(بسیجی) در سطح شهر گشت زنی می کنند سازمان دیدبان حقوق بشر فعال در ایران این حوادث سهمگین خشم بار را محکوم می کند و از دولت جمهوری اسلامی می خواهد جو به شدت خشن را با لغو سهمیه بندی بنزین و به صورت های دیگر آرام کند
با ما در ارتباط باشید و با خبرهای خود ما را یاری کنید
hrwaiiran@gmail.com

فیلم درگيريهاي تهران
http://youtube.com/watch?v=zdEoG4hTQ-c

http://www.youtube.com/watch?v=4tvORqVoJzc&NR=1

http://www.youtube.com/watch?v=V65MnEfrZ3o&mode=related&search=

http://www.youtube.com/watch?v=QFFJZMnpf_s&mode=related&search=


http://www.youtube.com/watch?v=Fl5hT5O5z54&mode=related&search=
***********************
http://www.bbc.co.uk/persian/avconsole/nb_rm_fs.shtml?nbram=1&nbwm=1&ws_storyid=070627_l-petrol-tehran&ws_pathtostory=http://www.bbc.co.uk/go/wsstory/int/rhn/persian/-/persian/news/avfile/2007/06/&bbram=1&bbwm=1&lang=fa



عکسهاي مردم خشمگين در تهران
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2007/06/070627_ag-petrol-rationing-pics.shtml

گزارش راديو فردا
http://www.radiofarda.com/Article/2007/06/27/f6_protest-petrol-Iran.html
از فارس نيوز
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8604060585
از دويچه وله آلمان
http://www.dw-world.de/dw/article/0,2144,2636013,00.html

۱۳۸۶ تیر ۶, چهارشنبه

در گيرهای گسترده در ايران

امروز حوالی ساعت 1 بامداد به وقت تهران بعد از اعلام سهمیه بندی بنزین از جانب دولت ایران در تهران و چند شهر ایران مردم خشمگین از طرح به خیابان ها ریخته و چندین پمپ بنزین و تعدادی از عابر بانک ها و چندین فروشگاه را تخریب کردند
به گزارش گزارشگر سازمان دیدبان حقوق بشر فعال در ایران که از متن در گیری ها گزارش می داد 2 پمپ بنزین در خیابان پیروزی تهران و در محله های : شهرک غرب پونک سرسبیل رسالت خاقانی سید خندان میدان فردوسی خیابان ولی عصر و در منطقه ی حکمیه تهران مردم به فروشگاه شهروند حمله کردند و خشم خود از سهمیه بندی بنزین با غارت این فروشگاه نشان دادند همچنین گزارش ها رسید ه از شهرها ی کرج و یاسوج و اردبیل و ارومیه حکایت از آتش سوزی چند پمپ بنزین و حاکم شدن جو پلیسی در این مناطق دارد
همچنین گزارشگر ما گزارش داد که پلیس ضد شورش با اسلحه ی گرم وگاز اشک آور به مردم حمله کرده و اخبار ضد نقیضی از کشته و زخمی شدن تعدادی داده می شود اخبار تکمیلی در صورت کسب خبر به سرعت داده می شود
دیدبان حقوق بشر فعال در ایران از شما می خواهد اخبار و عکس های خود را به ما برسانید تا در جهت پاسداری از حقوق شما قدم بر داریم

۱۳۸۶ تیر ۳, یکشنبه

تجاوز دوباره به حریم زنان

بنا بر گزارشات ارسال دیدبان حقوق بشر در ایران باز تجاوزی به حریم یک زن اینبار در یک مسجد روی داد
همانطور که اگاه هستین در پی دستگیریها و بازداشت زنان به عنوان بد حجابی تا کنون چندین مورد تجاوز جنسی از طرف مامورین گزارش شده است که این بار در یک مسجد روی داده است
یک زن که به عنوان یک پرسش گر پیش اخوند مسجد مراجعه کرده بود با فریب و استفاده از دروغ پردازی در طبقه ی بالای مسجد به این زن تجاوز کرد
به صورتی که پس از پخش شدن این موضوع در سطح محله این اخوند را از مسجد بیرون کردند.
لازم به ذکر است که این زن هم به مکانی دیگر رفته
نام این اخوند = ایت الله ذولفغاری است که در مسجدی واقع در منطقه 13 تهران این عمل را انجام داده است.
hrwaiiran@gmail.comبا ما درارتباط باشید

دادگاهی ایت الله بروجردی

بنا بر گزارشات ارسالی از یاران ایت الله بروجردی قرار است که در تاریخ 4/4/86ایشان را به همراه تعدادی از یاران مجددا به دادگه برده.
لازم به ذکر است که با وجود تفهیم اتهام و اعلام حکم هنوز قطعی بودن ان معلوم نشده و در دادگا هی فردا این موضوع مشخص میگردد.
این گزارش در حالی ارسال میشود که تعدادی از یاران ایشان برای دادگاهی وی قذرار تجمع در مقابل دادگاه ویزه روحانیت را اعلام کرده و
خواستار حمایت از دیگر مردم را دارا شدند.
این گزارش ادامه دارد

hrwaiiran@gmail.com

دادگاهی ایت الله بروجردی



بنا گزارشات ارسالی از عراق دو تن از فعالین سیاسی به نامهای اسد شقاقی و محمد طبرسی به وسیله مامورین

عراق بازداشت شده اند

بنا بر این گزارش در 27/3/86 در حین خروج این دو تن از مرز مریوان مامورین عراقی به انها یورش برده و انها را بازداشت کردند.بر اساس گفتگوی تلفنی با دیدبان حقوق بشر فعال در ایران این دو با این که برای مسولین امنیت عراق در مورد وضعیت خود توضیح دادند ولی تا کنون ترتیب اثری داده نشده است

این در حالی است که این دو فعال سیاسی در مورد وضعیت بهداشت و غذا به شدت اضهار ناراحتی کرده اند.

این دو اعلام کردند با این که اعضای جبهه دموکرات کردستان عراق از بازداشت اینان اگاهی داشتند ولی تا کنون اقدامی انجام ندادند

محمد طبرسی اعلام کرد که تا کنون چندین با ازطرف مامورین مورد ضرب وشتم قرار گرفته و آنان را تهدید به استرداد میکنند

این گفته ها را اسد شقاقی تایید میکند
هم اکنون این دو تن در بازداشتگاه های امنیتی عراق در بازداشت هستند

همانطور که اگاه هستین اسد شقاقی در مرخصی بوده که در صورت استرداد با مشکلات شدیدی روبرو میشوند
این دو از تمامی فعالین سیاسی چه در داخل و چه در خارج درخواست کمک کرده اند تا از استرداد اینان جلوگیری کنند

hrwaiiran@gmail.com با ما تماس بگیرید

اسدشقاقی و محمد طبرسی

اخرین گزارشات از دو تن از فعالین سیاسی که به دلیل
محافظت از جان خود به کشور همسایه گریخته بودندبه وسیله مامورین اطلاعات عراق بازداشت شده
بوند.
اخرین گزارشات از وضعیت اسد شقاقی و محمد طبرسی حاکی از ان است که با وجود اگاهی مامورین و دستگاه های امنیتی عراق این
دو تن هنوز در بازداشت بسر میبرند.به گفته این دو تن در مصاحبه تلفنی با دیدبان حقوق بشربا این که اعضای سازمان جبهه دموکرات کردستان از این موضوع اطلاع داشتند حاضر به کمک تا کنون نبوده اند .
به گفته این دو تن از بازداشت انان 6روز میگذرد که تا کنون دستگاه قضایی عراق تصمیم به استرداد این دو تن دارند. این دو اعلام کردند که وضعیت بهداشت و غذا در بازداشتگاه برای اینان نا مناسب بوده و با این که اینان برای مسولین عراقی در مورد وضعیت سیاسی و امنیتی خود توضیح دادند ولی تا کنون ترتیب اثری داده نشده است.
همانطور که اگاه هستین اقای اسد شقاقی در حال مرخصی بوده و در صورت استرداد با اعمالی سنگین مواجه خواهد بود.
.لازم به ذکر است که این دو فعال سیاسی در مرز مریوان دستگیر شده ان.


hrwaii@gmail.com با ما تماس بگیرید

۱۳۸۶ تیر ۲, شنبه

اعتراض به ربودن افراد

هم میهنان ...همانطور که اگاه هستین از چندی پیش برخورد نا اجتماعی شدیدی
با برخی از افراد جامعه به نام اراذل واوباش از سوی حاکمیت در جریان افتاده که
پس از چندی شاهد ربودن انها از منازل ومحل کار اینان بوده
پس از دست دارازی به حقوق اولیه انسانی اینان ..حال باربودن برخی از فعالین
سیاسی مواجه هستیم که در این بین به نام انان که گفته شد بازداشت میشوند
همانطور که در بیانیه چندی پیش به اطلاع عمو رساندیم امکان دارد که نفر بعدی به این نام ما وشما
باشیم که در برخی تجمعات اعتراضی که خواستار احیای حقوق خود بوده ایم را
از طریق دوربینها شناسایی شده و حال به نام اراذل واوباش مشغول به جمع اوری
اینان میباشند.
باز هم اعلام میکنیم که ایا اینان که به نام مامور به وجاهت دست به این اعمال مزنند
حق برخورد با حتی این افراد به اصطلاح خلاف را دارند.
مگر در یک قانونی که ما نداریم محاکمه و دستگاه قضایی وجود ندارد.
ایامامورین همان محاکمه کنندگان وقاضی صالحی است که تا کنون در ایران در 28سال دیده نشده
پس با وجود اینگونه برخورد مامورین که متهمان را در خیابان بدون دادگاه
محاکمه میکنند بهتر نیست که اقای شاهرودی به فکر شغلی بهتر باشد.
بهتر نیست که چیزی به نام دادگاه و مراجع قضایی جمع شود فقط به این دلیل که ناکارامدی مطلق دارند.
اگر هر روز صدای اعتراض بیشتری شنیده میشود ایا به این دلیل نیست که هنوز به حقوق
اولیه انان هیچ گونه اعتنایی نمیشود .
حال که هر گونه برخوردی جوابیه لازم را به شما نداده دست به ربودن افراد به صورت عام وخاص
زده اید و مطمنا این برخورد رعب ووحشت هم جواب نخواهد داد .
منتظر نظریات شما هستیم

۱۳۸۶ خرداد ۳۱, پنجشنبه

ناپدید شدن محمد طبرسی

بنا بر گزارشات ارسالی از دیدبان حقوق بشر اقای محمد طبرسی ازتاریخ 24/3/86 ناپدید شده
لازم به ذکر است که ایشان تاکنون به دلیل برخی فعالیتهای سیاسی از طرف وزارت اطلاعات باز داشت
شده.
در حال حاضر از وضعیت ایشان هیچ گونه خبری در دست نیست.
دیدبان حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی شدید خود را نصبت به نا معلوم بودن وضعیت ایشان را اعلام کرده
و از تمامی افراد سیاسی و غیره برای کمک به این بحران مساعدت طلب میکند.




hrwaiiran@gmail.comبا ما در ارطباط باشید

خبر از سنگسار

پنج شنبه ساعت 9 صبح روبه روي بهشت زهراي تاکستان دو نفر را سنگسار مي کنند." بر اساس گزارش سايت ميدان اين پيغامي بود که امروز فعالان کمپين مبارزه با سنگسار از طريق موبايلهايشان دريافت كردند. ناباوري لحظات اوليه جاي خود را به نتايج تکان دهنده تحقيقات و اخبار موثق داد. شوراي تامين استان مجوز اجراي حکم سنگسار يک زن و يک مرد را در ملاء عام صادر کرده است. قاضي شعبه يکم دادگاه جزايي تاکستان که حکم رجم را صادر کرده، خود در محل اجراي حکم حضور خواهد يافت و اولين سنگ را خواهد زد. قرار بوده اين حکم روز يکشنبه 26 خرداد اجرا شود که شوراي تامين استان اجراي آن را به 5 شنبه 31 خرداد موكول كرده است. مکرمه ابراهيمي، 43 ساله، 11 سال است که به همراه مردي که از او يک فرزند دارد در زندان چوبين قزوين در انتظار اجراي حکم سنگسار به سر مي برد. يک منبع مطلع با تاييد خبر اجراي حکم سنگسار در تاکستان به خبرنگار ميدان گفت: "حتي گودالي را که قرار است حکم در آن اجرا بشود در بهشت زهرا کنده اند. وي افزود: براي اين مرد و زن به دليل زناي محصنه حكم رجم صادر شده و اين حكم نه با اقرار يا شهادت بلکه بر اساس علم قاضي بوده است. اين مرد و زن فرزندي دارند كه اكنون 11 ساله است. گفته مي شود اين دو نفر که مدتي نيز با هم زندگي مي کرده اند از همان اوايل زندگي عملي خود با هم در زندان به سر مي بردند. البته روايت ها درباره زن متفاوت است. برخي مي گويند همسرش او را از خانه بيرون انداخته بوده و زن به مدت 2 سال جدا در خانه مادرش زندگي مي كرده است. مرد و زن هر دو از ازدواج هاي قبلي خود فرزند دارند. مکرمه که مادر 3 فرزند است به شدت در زندان پريشان و بي تاب است. شنيده ها حاکي از آن است که حکم رجم پس از رد درخواست مکرمه در کميسيون عفو و بخشودگي به اصرار يکي از مقامات قضايي استان قزوين قرار است اجرا شود. اين در حالي است که قرار است با اعلان رسمي در محل اجراي حکم، فردا از مردم دعوت شود تا در اجراي سنگسار در تاکستان شرکت کنند، مقامات قضايي ايران اجراي هرگونه حکم سنگساري را تکذيب کرده و مي کنند. کمپين قانون بي سنگسار از همه فعالان جنبش زنان، کوشندگان حقوق بشر و زنان و مردان آزاده مي خواهد همه تلاش خود را براي جلوگيري از اجراي اين حکم انجام دهند
سازمان دیدبان حقوق بشر فعال در ایران این اقدام غیر انسانی را محکوم می کند و از همه مردم جهان در خواست می کند به هر نحوی جلوی این اقدام فجیع را بگیرند
اخبار رسیده حکایت از آن می کند که آیت الله شاهرودی دستور توقف این عمل را داده اما پیگری های دیدبانان حقوق بشر فعال در ایران از این حکایت می کند که اجرا کنندگان خواستار اجرای حکم به صورت خصوصی هستند اخبار تکمیلی گزارش می شود

۱۳۸۶ خرداد ۲۸, دوشنبه

خبر اقليد

چند روز پيش خبرهاي درگيري در اقليد داشتيم در كارخانه شكر و قند كه خبر به صورت زير است.: در پي واردات بي رويه شكر ، كارخانه قند اقليد در اول ارديبهشت ماه اقدام به اخراج كارگران خود در بخش كشاورزي كرده است. حدودا 45كارگر قرارداد دائم و 40 كارگر فصلي را اخراج كرده است و در صورتي كه برداشتي نداشته باشند تا پاييز 400 نفر ديگر را هم اخراج ميكنند. . اكثر اين كارگران داراي سابقه هاي طولاني كار در اين كارخانه بوده اند. سابقه هايي از قبيل 15، 17 ، 20 ، 21 و 23 سال. كمترين سابقه كار آنها دوساله بوده است. اغلب كارگران نزديك به زمان بازنشستگي شان بوده است و بعد از اخراج از كارخانه در هيچ جايي امكان پيدا كردن كار را ندارند. كارگران به شدت معترض هستند و به جاهاي مختلف نامه نوشته و داده اند . بعد از آمدن احمدي نژاد به استان هم به او طوماري نوشتند و برايش فرستادند ولي جوابي سر آن نگرفتند. به اداره كار مراجعه كرده اند و شكايت كرده اند ولي جوابي نگرفتند . ديروز بعد از مراجعات مكرر به اداره كار رأي صادره اين بوده كه بازگشت به كار ندارند و فقط بيمه بيكاري به بخشي از آنان تعلق ميگيرد. كه شكايت خود را به حل اختلاف آباده فرستاده اند.و هفته آينده سر آن جواب ميگيرند. كارگران ميگويند: شما بگوييد ما چكار كنيم. اگر لازم باشد جلوي كارخانه ميخوابيم. هر كار لازم باشد ميكنيم. يكي ديگر گفت در صورتي كه به ما جواب ندهند كارخانه را به آتش ميكشيم ما همه چيز را به جان خريديم . اگر ميخواهند قشر سه اي وجود نداشته باشد و نابودمان كنند كه كرده اند، هممون را اعدام ميكردن راحت تر بوديم. ـ يكي ميگفت از وقتي اين قانون در مجلس به تصويب رسيد كه هر كارفرمايي ميتواند هر وقت كه نياز نداشت كارگري را اخراج كند مشكل ما شروع شد و هيچ امنيت مشاغلي برايمان نماند
فایل صوتی این خبرhttp://h1.ripway.com/forum1/1.mp3
با تشکر از سخن مشترک

۱۳۸۶ خرداد ۲۴, پنجشنبه

خبر اعدام...


بنا بر گزارشات رسیده هفت تن از متهمین مربوط با پرونده آیت الله بروجردی حکم اعدام دریافت کردند

اولین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات آقای آیت الله محمد حسن کاظمینی بروجردی ظهر امروز در شعبه 3 ویژه روحانیت به ریاست قاضی حسینی برای رسیدگی به اتهامات 32 متهم ردیف اول برگزار شد ، برای 7 تن از متهمان به نامهای آیت الله کاظمینی بروجردی ، مسعود سماواتیان ، علیرضا منتظر صائب ، علی شهرابی فراهانی ، حبیب قوتی ، احمد کریمیان ، مجید التی حکم اعدام صادر شد

برای باقی متهمان مواردی چون تمرّد از اجرای حکم قانون ، شرکت در تجمع غیر قانونی ، جلوگیری از اجرای حکم قانونی ، گروگانگیری ، آدم ربایی ، اسید پاشی ، مشارکت در ایجاد ضرب و جرح افراد ربوده شده ، تلاش برای خلاصی متهم ردیف اول از محاکمه ، اخلال در نظم عمومی ، تهدید به قتل ، تهیه منزل برای متهمان تحت تعقیب قضایی ، تخریب اموال خصوصی و عمومی با استناد به موارد 42 ، 498 ، 499 ، 553 ، 554 ، 583 ، 607 ، 614 ، 617 ، 618 ، 620 ، 621 ، 677 از قانون مجازات اسلامی برایشان در خواست شد ، این جلسه به دادستانی فردی به نام نصرت آبادی برگزار شد. پیش از این در 20 خرداد ماه جلسه تفهیم اتهام برخی از متهمین برگزار شده بود
فعالان حقوق بشر در ایران صدور احکام ناعادلانه و غیر انسانی اعدام برای 7 تن از متهمین را محکوم می کند و با توجه به غیر علنی بودن و عدم حضور وکیل متهمین خواستار محاکمه این افراد در یک دادگاه صالح می باشد ، در همین راستا از سازمان های حقوق
بشری می خواهیم برای نجات جان این افراد از مرگ اقدامات موثری انجام دهند


بازداشتگاهها در هر تعریفی اعم از امنیتی و غیر امنیتی طبق قانون محل نگهداری متهم تا زمان پایان تحقیقات و یا حداکثر صدور حکم می باشد از اینرو در ساختار بازداشتگاهها هیچ گونه امکانات و شرایطی برای نگهداری بلند مدت یک فرد در نظر گرفته نشده است که این عدم امکانات در بازداشتگاههای امنیتی همچون بازداشتگاه معروف و مخوف 209 اوین بیشتر به چشم می خورد.
قاعدتا نگهداری بلند مدت یک فرد پس از پایان تحقیقات یا صدور حکم در این بازداشتگاه که تمامی تفکرات مدیریتی آن بر پایه امنیتی و ابزاری به صورت تضییع تمامی حقوق تعریف شده است در راستای تداوم فشار روانی که به صورت فرسایشی بر فرد تاثیر بسزا و تخریبی خواهد گذاشت می باشد.از اینرو ضمن ابراز نگرانی نسبت به سلامتی جسمی و روانی تمامی متهمان بازداشتگاههای امنیتی خواستار انتقال به زندان افرادی که تحقیقات در مورد آنها به پایان رسیده و یا حکم آنها صادر شده است می باشیم که اسامی تعدادی از افراد مذکور که علیرغم دریافت حکم خود ماهها و بعضا سالهاست در بازداشتگاه 209 و در شرایط غیر
به سر می برند به شرح ذیل می باشد:
سعید ماسوری محکوم به اعدام
مجید کاووسی فر محکوم به اعدام
احمد رشیدی نیا محکوم به اعدام
رضا ملکیان محکوم به 13 سال زندان
ابراهیم خدابنده محکوم به 15 سال زندان
محمد ابراهیمی محکوم به 14 سال زندان
جمیل بصام محکوم به 15 سال زندان
علی فرحبخش محکوم به 6 سال زندان
ابراهیم افشار محکوم به 5 سال زندان
ولید حمیدی محکوم به 5 سال زندان
عباس جبلی محکوم به 5/4 سال زندان
کیوان انصاری محکوم به 5/4 سال زندان
-محمد حسن فلاحی زاده محکوم به 3 سال زندان
-سعید درخشندی محکوم به 3 سال زندان
ابوالفضل جهاندار محکوم به 5/2 سال زندان
لذا به همین جهت از تمامی سازمان های حقوق بشری می خواهیم با اعمال فشار بر رژیم جمهوری اسلامی از ادامه نگهداری این زندانیان در بند ۲۰۹ زندان اوین خودداری نماید.

گزارش از اوین

گزارش های ارسالی از زندان اوین خبر می دهند که به هاشم شاهین نیا(هوادارمجاهدین) مرخصی داده نمی شود تا به عیادت مادرش که تازه سکته مغزی کرده و قدذت تکلمش را از دست داده برود گفتنی است که هاشم شاهین نیا از ماه بهمن تا کنون بدون ملاقات بوده بوده است
گزارش های دیگر خبر از این می دهند که فشار به غلام کعبی شاه قلعه حمید رضا محمدی شارچی از طرف مسئولین زندان بسیار زیاد شده تا اتاق های خود را ترک کنند و همگی به یک اتاق بروند که با مخالفت شدید این زندانیان سیاسی روبرو است گفتنی افراد ذکر شده به مدت 2 سال است که مرخصی نداشتند

نامه به مراجع بین مللی

To the Members of the United Nations Human Rights council:


We are two groups of human rights activists in Iran who are writing this letter to report on the violation of human rights in the Islamic Republic of Iran. Our ultimate goal is to improve the rights of the citizens of this country.

In the past year, the government of Iran has violently put a stop to human rights protests lead by University students, political activists, labors union, and various women groups. Specifically, it is the revolutionary courts of Iran who carry out the punishing for anybody who is seemingly against Islamic law. Sadly, it is the activists who are fighting for basic human freedom that are forced to endure the most brutal punishments. There is not much that Iranians can do to stop them because the rules, regulations, and methods of punishment of the revolutionary courts are not released to anybody, even if you are a lawyer. Conjointly, the bylaws are created behind closed doors, without any witnesses present.

In some circumstances, the courts demand lawyers to discontinue with certain client files, and even withdraw from the case altogether. The revolutionary courts even have permission to commit ordinary people without having anyone present to witness the prosecution. The situation of human rights in Iran is getting so out of hand that lawyers are also getting arrested simply for being involved in the case.

The government officials of Iran currently insist on using hanging as a form of capital punishment. One of the main reasons why inhumane methods to carnage citizens exist today is to instill fear into the minds of the people. In the past year alone, there have been hundreds of men and women who have been killed by hanging either in prisons or in public. In some cases, the government officials have special permission to sever prisoner body parts or kill women by stoning.

The government of Iran continues to harass and keep close surveillance on minority groups who practice a faith other than Islam. Since the government does not condone other religious groups, they look for excuses to arrest and prosecute their leaders. In the past year, the ministry of Information has closed down three home-based Christian churches and arrested their leaders.

Moreover, Zoroastrians, Jewish, Christians, and Bahai's are not allowed to discuss or advocate their religion to others. Other communities who continue to get harassed include Muslim groups Alavi, Sunni, and Darvish Gonabadies, and any supporter of Ayatollah Boroujerdi.

The government officials continue to also harass Iranian minority racial groups such as Azarian, Baluchistani, Arabic, and Kurdish people. The citizens of the preceding groups live in different parts of Iran including Azarbayjan, Baluchestan. Khuzestan and Kurdestan. Due to the citizens' constant strife, many actively protest for human rights of equality and freedom. Unfortunately, most of these voices go unheard, and those who do get heard are imprisoned for being too vocal.

In 2006, two political activists named Akbar Mohammadi and Valiyolah Feyz-Mahdavi died mysteriously in two of Iran's most notorious prisons. In another similar case, student activist, Behrooz javid-Tehrani was arrested 8 years ago in a student movement demonstration and has been jailed ever since.
In the past year alone he has been attacked more than three times in Gohardasht Prison where he was extremely abused and assaulted by prison guards and officials.
Citizens of Iran can be incarcerated for simply insisting on their beliefs; such is the case for Saeed Mossouri and Mohammad Ebrahemi who have been jailed for over two years in Evin Prison's solitary confinements in section 209,
There are many similar cases that are reported regularly not only in Tehran, but in other city jails including Kermanshah, Kurdestan, Oroomiye, and Ahvaz.

Being a prisoner in Iran means that you become virtually stripped of any right that you should already have. For instance, those who are incarcerated do not have access to lawyers or any form of medical care. Most political and human rights prisoners are placed in solitary confinement for long periods of time, and do not have the right to contact their families to inform them of their situation.

Iranian police often interfere with ordinary citizens' personal lives as well. The excuse they give for their intrusion is that they are only after those who disobey proper "Islamic" attire. The police attack both males and females who are not fully abiding by the country's dress code. The most common form of punishment for people includes harassment and jail time. Often times, citizens are forced to get into police cars, and are paraded around town in order to get publicly humiliated.

The above-mentioned circumstances leave the Iranian people with inconceivably no economic or emotional security in their lives. Everyday, they face new limitations in the hands of the Islamic government.

We are requesting the United Nations to acknowledge the Iranian government's violation of human rights in the June 12, 2007 meeting. We all need to come up with practical solutions in order to have better control of the current situation. It is time we put an end to violence and injustice in the Islamic Republic of Iran.


Sincerely
1- Human Rights Activists in Iran
2- Kurdish Human Rights defense organization ( R.M.M.K)
3- Human rights wach active in iran
Iran: 2007-06-09

۱۳۸۶ خرداد ۲۲, سه‌شنبه

گزارش اختصاصی دیدبان حقوق بشر فعال در ایران


گزارش اختصاصی دیدبان حقوق بشر فعال در ایران از 22 خرداد:
امروز 22 خرداد 1386 سالگرد تجمع زنان در 2 سال گذشته بود با اینکه زنان در بیانیه تجمعی را در نظر نداشتند اما امروز ار ساعت 3 بعدظهر بنا بر مشاهده ی گزارشگران دیدبان حقوق بشر فعال در ایران نیروهای انتظامی مسلح به باتوم و گاز اشک آور در میدان هفت تیر و خیابان انقلاب بسیار زیادی دیده شد
که جو آن نواحی را به شدت پلیسی کرده بود. نیروهای انتظامی که اکثرا با درجه های بالای نظامی در این مناطق وجود داشتند تا ساعت 8 شب در منطقه حضور داشتند. در میدان هفت تیر نیروهای انتظامی در ساعت 4 تا 4:30 پارک در ضلع شمالی میدان را تخیله کردند و اجازه حضور فردی هم در این منطقه نمی دادند. گزارشگران دیدبان حقوق بشر فعال در ایران از میدان انقلاب تا دانشگاه تهران از حضور پر رنگ نیروهای نظامی خبر دادند در فاصله های کوتاه از هم ایستاده بودند. گزارشگران ما همچنین از حضور تعدادی خانم و آقا با لباس سفید در این مناطق به ما اطلاع دادند که به نظر می رسید برای بزرگ داشت روز 22 خرداد آمده بودند
hrwaiiran@gmail.com

۱۳۸۶ خرداد ۱۶, چهارشنبه

دانشگاه ازاد (قیامدشت)

بنا بر گزارشات ارسالی از دانشگاه ازاد قیامدشت از
توابع تهران بر خورد با دانشجویان به دلیل پوشش ظاهری همچنان ادامه دارد .
ای خبر در حالی ارسال میشود که حراست دانشگاه برخورد با دانشجویان پسر را که با پیراهن استین کوتاه وارد
میشوند را افزایش داده است.
مسولین دانشگاه اعلام کرده اند که دانشجویان پسر باید از این پس یا با پیراهن استین بلند وارد شوند
یا از ترم محروم میشوند.
دانشجویان این عمل را محکوم کرده اند .


hrwaiiran@gmail.com با ما تماس بگیرید

اراذل یا؟؟؟؟؟

هوطنان همانطور که در پی روزهای گذشته ازبرخوردمامورین با افرادی
تحت عنوان اراذل اگاه گشتین سبب بر ان شد که طوماری بر علیه چنین برخوردی
باحتی اینگونه افراد که تماما نیاز به پشتیبانی ما دارند را جمع اوری کرده تا تسلیم
سازمانهای بین النللی کنیم.
با نقطه نظراتی به این گونه عملکردها نگاه میکنیم...
1-ایا اینان که به نام اراذل مورد حجوم مامورین فرار گرفته اند انسان نیستند؟
2-ایامیتوان اینگونه تصور کردکه برخی از اینان همان تجمع کنندگان کارگر هستند
که بعد از تصویر برداری چهره به چهره شناسایی شدند؟
3-ایا ضرب وشتم بدون دادگاهی و محاکمه قانونی ان هم در خیابان و بوسیله مامورین
مجاز است؟
4-هموطنان ...اینان چه اراذلی هستند که میانگین سنی ایشان به18سال میرسد.؟
5-ایا اگر هم اینان اراذل باشند مستهق چنین برخوردی هستند؟
6-ایا ما خود مقسریم؟؟ایا خانواده مقسر است؟؟؟ایا حکومت مقسر است؟؟
7-در نظر بگیرید که اگر افراد خانواده شما را به مدتی به زندان بیاندازند..به جرم نا کرده
ایا چنین میکنید؟
8- ایا قصداز اینگوه برخورد ایجاد رعب ووحشت در بین مردم نیست؟
9- ایا به این فکر کرده اید که پس از این برخوردها چگونه خواهد شد؟
و در اخر از شما درخواست میکنیم تا جایی که میتوانید برای ازادی خود تلاش کنید
و برای سازمانهای حقوق بشر نامه ارسال کنید تا با این گونه افراد که ناقض اعلامیه جهانی
حقوق بشر هستند برخورد کنند
برای تماس با مجامع بین المللی در این سایت از بخش پیوندها استفاده کنید
hrwaiiran@gmail.com با ما تماس بگیرید

تاکسی رانی (تهران)

بنا بر گزارشات ارسالی از سازمان تاکسی رانی
کارگران این سازمان از اسفنذ ماه سال گذسته تا کنون حقوق و مزایای خود را دریافت نکرده اند.
بنا بر این گزارش اکثر این کارگران دارای خانواده بالای پنج نفر هستند.
این در حالی است که برخی از کارگران بدلیل تفاضای احیای حقوق از کار برکنار شده اند.
کارفرمایان دلیل این کار خود را تحریک کارکنان تاکسی رانی بر علیه سازمان ذکرکرده اند
که کارگران این را افطرا خواندند
به گفته دو تن از کارگران تاکسی رانی تصمیماتی مبنی بر اعلام تجمع در مقابل مجلس از
طرف کارگران در حال بررسی است.


hrwaiiran@gmail.com با ما تماس بگیرید

تاکسی رانی

۱۳۸۶ خرداد ۱۴, دوشنبه

( نامه به ديدبان حقوق بشر فعال در ايران از طرف يك فرهنگي )



سلام و احترامات فراوان
اين نامه را با دلي آكنده از خشم و درد و فرياد به نمايندگي از طرف جامعة فرهنگيان ايران برايتان مينويسم.
نميدانم تا چه ميزان در جريان وقايع روز فرهنگيان و دانشگاهها و مدارس ... هستيد و نميدانم آيا در ميان انبوه فعاليتهايي كه در حيطة مسؤليتهاي شما ميگنجد جايي هم براي فريادهاي در گلو خفه شدة ايرانيان وجود دارد يا نه !
اجازه بدهيد اذعان كنم اوضاع ايران/ دانشگاهها /مدارس و.. به قدري بغرنج شده که به اتاق گازي شبيه است كه هر لحظه احتمال انفجار آن مي رود. پرواضح است كه تا همين حالا هم جامعة فرهنگيان آزادي خواه از خود خويشتنداري نشان داده اند که ماجرا شکل وخيمي به خود نگرفته است؛ وگرنه نيمي از آن چه تا به حال بر سر ما فرهنگيان آورده اند کافي بود تاغائله اي به پا شود و کار از کنترل خارج شود.
با اين حال معلوم نيست خويشتنداري ما تا چه زماني ادامه خواهد يافت. احضار فعالين فرهنگي به دادگاهها (البته اگر بشود نامش را دادگاه گذاشت ! ) در روزهاي اخير به حد بي سابقه اي رسيده، تعداد معلمين و اساتيد ممنوع الورود به مدارس و دانشگاهها از
تعداد انگشتان دست خارج شده، ضرب و شتم فرهنگيان توسط نيروهاي لباس شخصي شأن و منزلت صحن مقدس دانشگاه و مدرسه را زير علامت سؤال برده است و شما به اين سوال پاسخ دهيد كه روي اين كرة خاكي, در فرهنگ و تمدن كدام سرزمين چنين برخوردهاي تاتار مآبانه اي با جامعة فرهنگي اعمال ميشود؟!

جناب آقاي ... مسؤل محترم ديدبان حقوق بشر
اينك زماني است كه درد از مرز طاقت گذشته, دور جديد اعمال فشارها از طرف سردمداران حكومت قدرت طلب ايران بر حجم نارضايتي ها افزوده، تعرض به فرهنگيان و ضرب و شتم شديد آن ها، خيلي ها را آمادة انتقام کرده است. گويا سركوب و حبس و شكنجة فعالين سياسي و دانشجويي در حكومت اقتدار طلب حاكم بر ايران پاياني ندارد و هميشه بايد عده اي در غل و زنجير و شكنجه باشند تا مفتشان اطلاعاتي و زندانبانان بهانه اي براي سرگرمي و اشتغال داشته باشند و اين بار قرعه به نام فرهنگيان فرهيختة اين سرزمين زخم خورده درآمده كه قرباني تنگ نظري و كج انديشي هاي اربابان قدرت شوند .
هجوم عملة ‌ارتجاع حاکم به محيط آزاد و آگاه فرهنگي كشور تمامي ندارد. حمله‌هاي تاتارمآبانه به دستور مستبدين حاکم که توسط عاملين آنها به هماهنگي نهاد رهبري و قلدرمآبي چوب و چماق‌داران بسيج روي مي‌دهد، تلاشي است مذبوحانه براي خاموشي صداي آزادي‌خواهي و نه به وضعيت موجود .
در اخبار روز ميشنويم كه وضعيت در دانشگاهها تا چه حد حاد شده است و اين اخبار نشان دهندة اين است که قشر آگاه و پيشتاز دانشجو و فرهنگي آستانة تحملشان ديگر لبريز شده و از اين پس احتمال بروز هر اتفاقي را بايد داد. سير وقايع و انباشت نارضايتي ها به حدي است که در صورت ادامة فشارها اين تحصنها گامهاي جدي تري به پيش بگذارند و فريادها ديگربه پشت ديوارهاي مدرسه و دانشگاه ختم نشود !
هر چه که هست اوضاع در ايران بسيار بحراني است و بايد در انتظار روزهاي پربرخوردي از جانب قشر پيشتاز بود.
مسئولين نظام حاكم, با گذشت 28 سال از تشكيل حكومت و وضع قانون اساسي هنوز بر خلاف اصول قانوني كه خود نگاشته اند به تفتيش عقيده پرداخته و آزادي هاي مدني شهروندان را محدود و سلب مي كنند.
زندانيان سياسي ايران و همكاران دستگير شده و ربوده شدة ما به ناكجا آبادها برده شده اند .آنها در شرايط سختي به سر مي برند و از حق دسترسي آزادانه به وکيل محروم هستند و همچنين از ملاقات و تماس تلفني متعارف ساير زندانيان نيز برخوردار نيستند.
به راستي ميباست وجدان بشر دوستانة خود را در مقابل اين پرسش قرار داد كه به كدامين گناه نابخشودني و بر اساس كدام ماده از مواد درج شده در اعلامية حقوق بشر رفتارهايي اين گونه قرون وسطايي بر عليه مردم اين آب و خاك اعمال ميشود؟
آيا اين گناه و جرم است كه بر اساس حقوق شهروندي خود به فعاليت هاي مدني مسالمت آميز پرداخته اند و فعاليتهاي آنان همه به صورت علني بوده و صرفا عقايد سياسي و فرهنگي خود را بيان داشته اند ؟؟؟
جناب آقاي ....
شما واقفيد كه بازداشت موقت و حضور طولاني مدت در سلول هاي انفرادي وجاهت قانوني و اخلاقي ندارد. و اين اعمال توهيني بيش به حقوق مدني يك شهروند نيست. از آنجايي که تمديد بازداشت موقت و حضور در سلول انفرادي براي اتهامات سياسي مغاير با موازين قانوني و اعلاميه جهاني حقوق بشر است و عملکرد دستگاه قضايي برخوردي جدي را به ذهن متبادر مي کند
ما معتقديم كه:
” فرياد زدن براي احقاق حقوق به يغما رفته جرم نيست بلكه به زمين كشيدن نعش آزادي جرم و گناه است “
و جامعة بيدار فرهنگي ايران هرگز نخواهد گذاشت كه شب نهادان استبداد با چوب اقتدار پوشالي خود به بهانه‌هاي واهي گاه و بي گاه به سر و تنمان فرود آيند. آنها بايد خيال سر به زير نشستن و دست به سينه بودن در برابر نيزه‌هاي اختناق را از سر بيرون کنند
همچنين به دست اندر كاران پرورش چنين چماقداري هايي هشدار مي‌دهيم که ايجاد هرگونه مانع در مقابل حرکت‌هاي مدني علي‌الخصوص جنبش فرهنگي نه تنها نقاط ضعف بي‌شمارشان را نمي‌پوشاند، بلکه موجب استواري و انسجام هر چه بيشتر جامعة انديشمند فرهنگي در سرتاسر کشور و نزديکي بيشتر همة جنبش‌هاي حق طلب، اعم از جنبش زنان، معلمان و کارگران مي گردد

بعد از بيانات فوق تاكيد ميكنم كه جامعة فرهنگي ايران ضمن ابراز نگراني شديد خود نسبت به وضعيت موجود هشدار ميدهد , چنانچه با اختناق ديکتاتوري حاكم بر سرزمين ما برخورد جدي نشود نه تنها تحصنها و اعتصابات را گسترش داده بلكه آتش زيرخاكستر قيام را در بين دانش آموزان و دانشجويان و جوانان شعله ور خواهيم كرد و ايستادگي ما در مقابل مصلوب كردن واژة مقدس آزادي پايان نخواهد داشت
hrwaiiran@gmail.com با تماس بگیرید و خبر های خود را اطلاع دهید

گزارشی از معلمان



hrwaiiran@gmail.com با خبرهای خود ما را یاری کنید

گزارش اوین

بنا بر گزارشات رسیده از زندان اوین آقای محمد جابری در 21 اردیبهشت ماه 86 اعدام شده است .

آقای محمد جابری ( معروف به صفا بابا ) که در سال گذشته توسط دادگاه ویژه روحانیت به جرم ارتداد از دین اسلام به مرگ محکوم شده بود در تاریخ 21/2/86 در محوطه زندان اوین اعدام شده است ، لازم به ذکر است دختر محمد جابری به نام رقیه جابری در بند 3 زنان می باشد وی نیز به تجکم 5 سال زندان محکوم شده است .
لازم به یاود آوریست پیش از این آقای محمد علی جعفر زاده که در سال گذشته به اتهام ادعای نبوت بازداشت و توسط دادگاه روحانیت به مرگ محکوم شده بود پس از انتقال به سلول انفرادی، در سحرگاه 18/2/86 در محوطه زندان اوین اعدام شده است
.

۱۳۸۶ خرداد ۱۳, یکشنبه

گزارش استان سیستان و بلوچستان

تعطیلی کارخانجات در استان سیستان و بلوچستان دبير اجرايي خانه كارگر استان سيستان و بلوچستان گفت‌‏: كارخانه بافت بلوچ ايرانشهر كه از با سابقه ترين و بزرگترين واحد‌‏هاي توليدي استان سيستان و بلوچستان بود، صبح روز گذشته از سوي كارفرماي تعطیل و8000 کارگر این واحد بلا تکلیف می باشند

۱۳۸۶ خرداد ۱۲, شنبه

بازداشت دانشجویان دانشگاه آزاد تاکستان وضرب شتم آن ها



همچنان برخورد ناشایست با دانشجویان ادامه دارد.در همین راستا روز گذشته اتوبوس حامل دانشجویان دانشگاه آزاد تاکستان در مسیر بازگشت به تهران توسط ماموران گشت ارشاد قزوین متوقف و سرنشینان آن به بازداشتگاه انتقال داده شدند.خبرهای رسیده به ما حاکی از آنست که این دانشجویان تمام دیشب را دربازداشت بسر برده اند .خبری که هنوز بصورت قطعی تائید نشده است اما بر ضرب و شتم برخی از دانشجویان حکایت دارد.درهمین باره ضرب و شتم دوتن از دانشجویان دختر برای ما محرز گشته است که همچنان بدنبال دریافت اخبار تکمیلی هستیم.ضمن آنکه تا ساعتی پیش خبری از آزاد شدن تعدادی از دانشجویان حاصل کردیم اما همچنان تعدادی دربازداشت بسر می برند.
درحال حاضر دادن هرگونه اطلاعات بیشتر باتوجه به عدم دسترسی به این افراد مقدور نیست.هرچند شنیده هایی دراین باره داریم اما تا تائید قطعی همه اخبار صبر خواهیم کرد.بزودی جزئیات این اقدام ناشایست را درج خواهیم کرد.دراین بین یکی از اعضای انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه هم حضور داشته است که هنوز آزاد نگشته ..ما از دلایل نیروی انتظامی برای بازداشت این افراد مطلع نیستیم اما بهر حال وبی تردید نمی توان احتمال داد یک دانشجو عملی را پیشه سازد که شایسته کتک خوردن گردد.گویی مسئولین پلیس عزم خود را برای تعمیم بی ادبی به تمام شئون جامعه جزم کرده اند.سازمان دیدبان حقوق بشر این اقدام رانقض بارز حقوق این افراد می داند و خواستار آزادی بدون قید شرط این افراد را می خواهد.

ما را با اخبار خود یاری دهید

از دادگاه ویژه روحانیت

ق.ظ): محمد جابری (معروف به صفا بابا) که در سال گذشته توسط دادگاه ویژه روحانیت به جرم ارتداد از دین اسلام به مرگ محکوم شده بود در تاریخ 21/2/86 در محوطه زندان اوین اعدام شده است. دختر او به نام رقیه جابری در بند 3 زنان بسر می برد. وی به 5 سال زندان محکوم شده است .
.
hrwaiiran@gmail.com پل ارتباطی ما و شما

۱۳۸۶ خرداد ۱۱, جمعه

آخرين فريادهای دل آرا برای اثبات بی گناهی:حکم قصاص دختر نقاش





نامه ی پدر دل آرا
"
دختر من دلارا دارابي متهم به قتلي ناکرده است. او گناه کس ديگري را به دليل قلب مهربانش به عهده گرفته و به نوعي خود را آلوده اين پرونده کرده است. دفاع من از او نه بدليل اينکه او فرزند من است٬ دفاع من از او دفاع از حقيقت و دفاع از عدالتي است که در اينجا وجود ندارد. من خواهان اجراي عدالت هستم و دلاراي من دو سال است که اسير کساني است که هيچ بويي از انسانيت و عدالت نبرده اند.
من اين رفتار با دختر دلبندم را محکوم مي کنم. از هر کس که مي خواهد بيايد و اين پرونده و نحوه رفتار اينها با دخترم را بررسي کنند٬ دعوت مي کنم بيايند. اصلا حقوق بشر اسلامي بيايد تحقيق کند٬ از فلسطين و يا لبنان و يا از هر جايي که اينها قبول دارند. هييتي بيايد و ببيند با بچه ١۷ ساله من چه کرده اند. هر روز يک بلا سرش مي آورند٬ سه سال است که در زندان است و اکنون ٢۰ ساله است. او در زندگيش تا ١۷ سالگي هيچ چيز نديده جز ناز و نعمت٬ هيچ چيز را نمي شناسد٬ جز دفتر و قلم و کتاب و موزيک و نقاشي.
من سه سال پيش٬ وقتي از ماجرا مطلع شدم٬ خودم دخترم را تحويل دادگاه و تحويل قانون دادم. قانون و قوه قضاييه اي که اکنون با تمام وجودم لمس مي کنم که در آن هيچ عدالتي نيست.
امروز بچه من نه فقط بدليل محکوميت به اعدام جانش در خطر است٬ بلکه بدليل رفتاري که در زندان شماره ٢ نسوان رشت با او مي کنند٬ نيز جانش در خطر است. بچه من حق دارد که شکنجه نشود٬ حق دارد که در زندان از استاندارد رفاهي و غذايي خوبي برخوردار باشد. اما در اينجا از اين امکانات اوليه خبري نيست. غذاي کافي به او نمي دهند. خرج اين بچه را ما ميدهيم. اما اجازه نداريم ملاقاتش کنيم. همين امروز که با شما حرف ميزنم٬ من و مادرش و خواهرانش به ديدن او رفتيم٬ ولي باز به بهانه اي اجازه ديدن او را نداشتيم.
من مي گويم فرزند دلبند مرا در يک قفس آهنين بگذاريد و کليدش هم دست خودتان باشد٬ فقط اجازه دهيد که روحش تا اين حد آزار نبيند. اجازه دهيد که خود ما از او مراقبت کنيم. اجازه دهيد که به او دفتر و قلم و کتاب و کاغذ بدهيم و اجازه دهيد که او مشغول نقاشي کردن باشد. او تنها کتاب و و دفتر و مداد و وسايل نقاشي را مي شناسد.
در اين مملکتي که من در آن نفس ميکشم٬ بويي از عدالت نشنيده اند و من عدالتي را تجربه نکرده ام. من از انسانهاي بشردوست٬ از وجدانهاي آگاه مي خواهم که کمک کنند٬ دلارا آزاد شود. دلارا فقط يک نمونه است هزاران مثل دلارا در زندانها هستند.
دختر من در زندان هم جانش در خطر است. بارها و بارها نامه نوشتم و خواهان بهبود شرايط و استاندارد زندان شدم٬ جواب سربالا گرفتم و يا به من هم توهين کردند. من خواهان انتقال دخترم به يک زندان ديگر هستم. به اين خواست کوچک هم وقعي نمي نهند. دلارا ميگويد در اين زندان راه رفتن من٬ خوراک خوردن من٬ نقاشي کردن و حرف زدن و خوابيدن من با توهين و عکس العمل زشت روبرو مي شود. در اينجا براي ٢۰۰ نفر يک توالت داريم و اعتراض به اين وضع با مجازات روبرو مي شود. آيا اين وضع براي يک جوان ٢۰ ساله قابل تحمل است؟
ما الان اجازه نداريم يک وعده غذاي خوب به دخترم برسانيم و آخرين ملاقاتي که ما با دلارا داشتيم او از بوسيدن مادرش امتناع کرد و ميگفت٬ اينجا پر از ميکروب است. نميخواهم بيماريهاي احتمالي را که گرفته ام به شما منتقل کنم.
با ديدن اين اوضاع و با شنيدن اخبار رفتار غيرانساني با دخترم٬ شبها خواب ندارم. من پدر دلارا دارابي سه سال است که زندگيم بر باد رفته است. کار و کاسبي را ول کرده ام و افتاده ام دنبال اين پرونده. براي اجراي حق و عدالت و در دفاع از انسانيت. من در اين کارها از وجدان دفاع مي کنم و از حق و عدالت. به من و به ما کمک کنيد تا عدالت را اجرا کنيم. در اينجا بويي از عدالت و انسانيت نيست."



اعتراض خود به حڪم اعدام دلارا را از طريق طومار اينترنتي اعلام ڪنيد
http://www.petitiononline.com/DL2222/petition.html

www.SaveDelara.com

لینک
hrwaiiran@gmail.com